خط‌مشی‌گذاری عدالت جنسیتی در تقابل جایگاه شهروند و ساختارهای تخصصی / ناهید سلیمی

چکیده:

افراد مختلف، برداشت‌های متفاوتی از پدیده‌های یکسان دارند و وجود این ادراکات متفاوت، پایه‌های متفاوتی را برای رفتار افراد شکل می‌دهند. این تفاوت ادراکی، در سطوح بالاتری مانند سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان کلان یک جامعه، در برنامه‌ها و سیاست‌های تقنینی و اجرایی به صورت چرخش‌های مکرر و متعارض با تغییر دولت‌ها و گرایش‌های نظری سیاست‌گذاران بروز پیدا کرده و در نتیجه گاه منجر به کوتاهی برد و کم اثر بودن برنامه‌ها می‌شود؛

چراکه فرآیند خط‌مشی‌گذاری در حوزه زنان و آسیب‌شناسی آن توسط خط‌مشی‌گذاران، در اهمیتی که به بدنه اجتماعی یا ساختارها داده می‌شود، رویکردهای متمایزی را ایجاد می‌کند. لذا شناخت این ادراکات در نقد و بررسی هرچه بهتر برنامه‌ها تأثیر به‌سزایی خواهد داشت.

این پژوهش، با بهره‌گیری از رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری ادراکات متفاوت مشارکت‌کنندگان (برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران حوزه زنان و خانواده) از پدیده «عدالت جنسیتی» در موازنه با فرد یا ساختار، به وسیله انجام مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته، احصاء و مطابق با چارچوب روش پدیدارنگاری در قالب طبقات توصیفی متفاوت که نشان‌دهنده مفاهیم متفاوت از پدیده «عدالت جنسیتی» در خصوص فردگرایی یا ساختارگرایی هستند، ارائه شده است.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد، در رویکرد شهروندمحوری اساساً شاهد مسئله‌شناسی غیر متمرکز و از پایین به بالا بر اساس مطالبات شهروندی هستیم؛ در حالی‌که، در رویکرد ساختارگرا همچنان رگه‌هایی از تمرکزگرایی و مسئله‌شناسی از بالا به پایین دیده می‌شود. این دو رویکرد تأثیرات متعارض به‌سزایی در مرحله مسئله‌شناسی و تدوین خط‌مشی خواهد داشت.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید