چکیده:

با استفاده از الگـوهاي شـايستگي، سازمان­ها مي­توانند انـسجام و پيونـد‌ را‌ در‌ يک فرايند درهم گسيخته تغيير سازماني نظير‌ فعاليت‌ ادغام‌، مالکيت‌ و يا‌ کوچک‌ سازي حفظ کـنند. اين امـر شـامل اسـتفاده از يـک الگـوي شايستگي اصـلي در سـطح سـازمان است تا بــه کـارکنـان تصـوير روشـن و صـريحي از رفـتارهايي کـه سازمان در‌ آينده در جهت موفقيت نياز دارد؛ ارائه شود، فـرايندهاي منابع انساني شان را از طريق يکپارچه سـازي اقـدامات رايج تقويت کـنند. اين‌ امـر‌ مي­تواند شـامل اســتفاده از مهارت ها و شايستگي­ هاي خاص مورد نياز براي کسب موفقيت در سازمان، به منظـور ايجاد کـارمنديابي قـدرتمندتر و ابزارهاي کسب استعداد و فرايندهاي آموزش و تـوسـعه کـار راهه‌ بـاشد‌.

رويکرد شايسـته‌ محـور‌ از طراحـي آزمـون هـاي انتخاب که شايستگي ها را مورد سنجش قـرار مي دهد؛ حمايت و پشـتيباني مـي کنـد؛ به عبارت ديگر، کارمنديابي و انتخـاب شايسـته محـور‌، اسـتخدام‌ افـراد صـحيح بـراي پست هاي صحيح را تضمين مي کند. يک چنين تناسـب شـخص – پسـت، مضـامين و نتايج مـثبتي بـراي سازمان ها به همراه دارد؛ زيرا در انتخـاب و جايگـذاري شـخص در‌ پست‌ و سمت مناسب‌، عدالت رعايت مي شود.

چکیده:

مشارکت همه جانبه زنان در راستای توسعه نظام اجتماعی، امری مبرهن و بدیهی می باشد. تفکیک اجتماعی میان زن و مرد، از عمیق ترین لایه های ذهنی کنش گران تا بارز ترین ساختار های اجتماعی، جهت دار و به نفع مرد می باشد. به این ترتیب که تفکیک جنسیتی در ذهنیت کنشگران، زندگی اجتماعی را به دو عرصه عمومی و خصوصی تقسیم می کند و عرصه عمومی را در انحصار مرد قرار می دهد و زن را به حوزه خصوصی مرتبط می سازد و او را به حاشیه می راند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نابرابری جنسیتی بر مشارکتهای اجتماعی زنان انجام شده است که این نابرابری ها ریشه در فرایند جامعه پذیری دارند. روشی که در تحقیق حاضر به کار رفته پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه می باشد که جامعه آماری مورد نظر شامل زنان بالای 20 سال ساکن تهران با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و سنجش اعتبار و پایایی 368 نفر انتخاب شدند. با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، داشتن رابطه معنادار بین متغیر های مستقل که شامل نابرابری جنسیتی، کلیشه های جنسیتی و فرایند جامعه پذیری می باشد با متغیر وابسته که مشارکت های اجتماعی زنان را شامل می شود، مورد تایید قرار گرفتند.

کلید واژگان:

عرصه های عمومی و خصوصی، مشارکت اجتماعی زنان، جنسیت، فرایند جامعه پذیری، سبک زندگی.

چکیده:

حرمت زنا با محارم، اصلی پذیرفته در بسیاری از جوامع، مذاهب و کشورها  است که به ممنوعیت ازدواج و رابطه ی جنسی با خویشاوندان نزدیک اشاره دارد.

افرادی که ازدواج میان آنها حرام است، در اصطلاح محرم نامیده می‌شوند.

در مورد علت وضع چنین ممنوعیتی نظریات مختلفی بیان شده‌است. نظریه فروید و عقده ادیپ، اثر وستر مارک و عدم کشش جنسی افرادیکه با هم زندگی میکنند، نظریه مردم شناسی استحکام خانواده که از سوی برانیسلاو مالینوفسکی و لوی اشتراوس مطرح شد و در نهایت فرضیه ی سکسوالیته و ارتباط آن با فرهنگ که از طرف فوکو اعلام شد؛ از جمله علل وضع این محدودیت ها شمرده شده اند.

کلمات کلیدی:

ممنوعیت ازدواج، محارم، نظریه فوکو، نظریه استحکام خانواده، نظریه فروید.

چکیده:

تحقيق حاضر تحت عنوان مشارکت اجتماعي زنان و تاثير آن بر رفاه خانواده ها، با اين پرسش اساسي است که چه رابطه اي بين مشارکت اجتماعي زنان و رفاه خانواده ها وجود دارد؟ از زمانی که بشر پا به عصر وجود گذاشت و برای ادامه زندگانی خود به حکم ضرورت به مبارزه با طبیعت برخاست، زن و مرد در کنار یکدیگر گام برداشته اند. با این حال با تشکیل اجتماعات انسانی، تقسیم عادلانه نقش ها و اداره ی امور بین زن و مرد صورت نگرفت و قدرت نابرابری بین این دو گروه شکل گرفت و به تدریج فاصله این دو گروه در اجتماعات و شركت در گروه هاي مختلف زياد و زیادتر شد.

اما بتدریج و با شخصیت جوامع انسانی، همگان به این نتیجه رسيدند كه باید بیشتر از گذشته به زنان و توانایی های آنان توجه کنند، زیرا انان قادر به انجام کارهایی هستند که می توانند خیلی بهتر جامعه را به سمت آرمانهای خود هدایت کنند. بیان جایگاه و شخصیت زن، مسئولیت هاي فردي، خانودگی و اجتماعی وي و ترسیم روشن جایگاه و ساختار خانواده، در اسلام اهمیت زیادي دارد. در این نوشتار ابتدا  به تبیین شاخصه هاي تکوینی زن و جایگاهش درجامعه، خانواده و به نقش هاي مدیریتی وي در ایجاد بهداشت روانی خانوده، مدیریت اقتصادي و ایجاد جامع هاي سالم پرداخته می شود.

کلمات کليدي:

زنان، مشاركت، مديريت، سیاسی، جامعه، خانواده.